ان روی وجودم
اومدم امروز صفحه وبلاگم باز کردم که از کتاب گردی های اخیرم بنویسم، از درس هایی که چند وقتی است خوانده نشده، از امتحان هایی که ده روز دیگه شروع میشه، از زندگی شلوغ و بی نظمی که دارم
از روز های سخت هفته
یکهو دوستم پیام داد ساجده دستور همون دسرت بده!!!!!
: )
همه چیز یادم رفت امتحان های مونده مقاله های دانلود نکرده
رفتم سراغ دستور دسر و چنان با شوق برای دوستم تعریف کردم و توضیح دادم که نگو
بعد هم چند ساعتی در گیر هانی شف و شف طیبه و بقیه ی سایت های اشپزی دنبال دستور یک کیک خوشمزه بودم
انگار نه انگار که من دانشجویم و این روزها نزدیک امتحانات....
راستش نیمه ی زنانه ی وجودم چند وقتی است بدجوری فعال شده است!!!
یکی بیاید جلوی این همه زنانگی را بگیرد
................
پ.ن1 قبلا ها شنیده بودم که همه ی زن ها یک بخشی از وجودشان هست که یک روز فعال می شود!!! امروز تجربه اش کردم
پ.ن2 محبوبه عزیز این پست تقدیم به تو بعد دو ماه
پ.ن 3 اصلا این زنانگی یک حس عجیب و ظریف و مهربان و بامزه ای دارد که اگر تجربه اش نکردید نگران نباشید یک روز سراغ شما هم می آید
پ.ن4 شوهرم می خواهد طلاق من را از هم شهری داستان بگیرد : (
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 15:17 توسط ساجده
|